7 حقه اساسى مغز خود را بشناسید!

مغز گاهی مفروضه هایش را بر اساس موهومات و نتیجه گیری هایش را تحت تأثیر ترس های درونی انجام می دهد؛ به همین دلیل اصلاً بعید به نظر نمی رسد که استدلال هایش توسط رسانه ها و شایعات رایج به شکل منفی دستکاری شود. از سال ها پیش محققان بر این باور بودند که خاطرات هر کس منبع مورد اعتمادی برای اطلاعاتش به شمار نمی رود؛ چرا؟ پاسخ روشن است، چون مغز ما یک راوی غیر قابل اعتماد و یک دروغگوی تمام عیار است. حقیقت مطلقی وجود ندارد تا زمانی که هر کس بر با عینک شخصی خود به دنیا نگاه می کند. یقیناً این عینک ها مبرا از خطاهای ذهنی، فیلترهای از پیش ساخته و طرحواره های گذشته زندگی شخص نیستند. به عبارت دیگر دنیای ذهنی ما در بهترین حالت تنها انعکاسی از جهان حقیقی است. افکاری که اغلب تحت عنوان افکار منفی خودکار شناخته می شوند، الگوهای تفکر یا همان عینک های منحصر به فردی هستند که استرس و تنش را ایجاد می کنند به طوری که رشد و تعالی ذهنی فرد جلوگیری می کنند. این الگوهای نسبتاً پایدار فکری پردازش مغزی کمتری را نیاز دارند، به همین خاطر شبیه میانبرهای ذهنی عمل می کنند. ما به این الگوهای فکری غلط خطاهای شناختی یا فکری می گوییم. آن ها در صورت استفاده همیشگی شخص را در معرض ابتلا به بیماری افسردگی قرار می دهند.
هفت موردی که به آن ها اشاره خواهم کرد از شایع ترین حقه های مغز انسان هستند. کدام یک از این خطاهای فکری را بیشتر به کار می‌ برید؟ کسی که دوستش دارید چطور؟
1- تفکر مبالغه آمیز: در این شرایط ادراک شما از وضعیت بیش از حد واقعی است. ضرب المثل از کاه کوه ساختن اشاره ای ظریف به همین خطای فکری دارد.
2- تفکر صفر یا صدی (سیاه و سفید): در اینجا شما همه چیز را یا خیلی بزرگ و یا خیلی کوچک و بی ارزش مشاهده کنید.
3- فیلتر منفی بافی: این مورد بیشتر در افراد صدمه دیده یا مورد تجاوز واقع شده دیده می شود. در این وضعیت درک تهدید از سوی شما بیش از اندازه است، به نحوی که در مقابل دیدگان شما چیز مثبتی وجود ندارد.
4- تفکر کمال گرایانه یا خود مقصر پندارانه: به این شکل که نگاه شما بر نقص های خودتان متمرکز می شود و در پی هر شکستی تمام تقصیرها را متوجه خودتان می سازید.
5- برچسب زنی: در این سبک تفکر، شما یک جنبه منفی از وجودتان را با کل وجودتان اشتباه می‌گیرید. اگر یک بار تنبلی کردید، خود را فردی تنبل می‌ دانید؛ در حالی که بسیاری از مواقع فعالانه عمل کرده اید.
6- ذهن خوانی: در این مواقع فکر می کنید که دیگران چه فکری در مورد شما می کنند. اغلب این قضاوت ها در نگاه شما منفی است.
7- مظلوم نمایی: این یک عادت معمول در کودکان است. در اینجا شما دیگران را به خاطر آنچه که اتفاق می افتد سرزنش می کنید، و خود نقش قربانی شرایط را بازی می کنید.
با آگاهی از این ها و سپس جایگزین کردنشان با افکار سالم، باید فرض‌ها و قوانین غلط دوران کودکی خود را اصلاح کنیم تا به این واسطه، قسمت ‌های نامطلوبی را که با خود از دنیای کودکی حمل کرده ‌ایم، زمین گذاشته و در دنیای شادتر، امن ‌تر و زیباتری زندگی کنیم.